Arta Hermes

2010/12/25

امام عادل!*

Filed under: یاد داشت های روزانه,جامعه و سیاست — آرتاهرمس Arta Hermes @ 10:34

شنیدم که گفته ای» جامعه یا زیر سرپرستی یک امام عادل برآمده از خدا است و یا در اختیار انسان هایی است که از حق بیگانه اند و از این دو حال خارج نیست»! تصور کن… فقط تصور کن که من به خدا باور دارم و نیز می پذیرم که یک امام عادل می تواند سرپرست خوبی برای یک جامعه باشد. اکنون بگو منظورت چیست؟ آیا میخواهی بگویی آن امام عادل تو هستی و از سوی خدا برگزیده شده ای؟ سندی برای برگزیده شدنت از سوی خدا نمی خواهم- که لابد داری- ولی لطف می کنی بگویی عدالت تو را در کجا باید بیایم که هر قدر می گردم اثری از آن نمی یابم؟

عدالت تو را در روستا ها بجویم یا در شهر ها و یا در گورستان ها؟ عدالت تو را در دادگاه ها سراغ بگیرم یا در زندان ها و یا پای چوبه های دار؟ عدالت تو برای کیست؟ چه کسی آن را دیده یا شنیده است؟ مطمئنی که داری از عدالت حرف می زنی نه جنایت؟ تو چگونه عادلی هستی که در کشوری که خود را رهبر یا امام آن می نامی این همه نابرابری است؟ چگونه عادلی هستی که می بینی مردم در چه شرایط اقتصادی ای به سر می برند اما تو در رفاه هستی؟ آیا تو به عنوان امام نباید از شرم بمیری وقتی می بینی چه بر سر زندانیان سیاسی آورده اند؟ آیا تو که بر آمده از خدا هستی نباید شلوارت را خراب کنی وقتی می بینی مردم دارند از خدا بر می گردند؟!

آری ما از حق بیگانه ایم و به همین دلیل می خواهیم سرپرستی جامعه را  در دست بگیریم تا برابری را نه بر اساس معیارهای خدایی، که بر پایه اندیشه ی انسان محورانه گسترش دهیم. حقی که تو ما را از آن بیگانه می خوانی ارزانی خودت و خدایت که آثارش را همچنان داریم حس می کنیم و دردش ساکت نمی شود! عدالتی که تو و خدایت برای ما آورده اید را به خودتان باز می گردانیم  و پیشاپیش هشدار می دهیم چون خون ما نجس است بهتر است خون دلمه بسته ی ما را از روی عدالت تان بشویید تا دست تان کثیف نشود! ما از حق بیگانه ایم… عادل هم نیستیم… خدایگان هم نیستیم… خدا هم نیستیم. ما انسان هستیم و آشناییم با دردهای انسانی… ما می دانیم انسان چه می خواهد… ما معنی زخم را می فهمیم… ما درد را حس می کنیم… ما می دانیم تحقیر چیست.

اکنون تو ای امام عادل که بر آمده از خدا هستی… به بیغوله ی خدایت بگریز و عدالت را برای او اجرا کن یا اجازه بده او عدلش را به تو نشان دهد… می دانی ای امام عادل، وقتی که تو و خدایت عدل تان را به هم نشان می دهید و آن را کنار هم می گذارید تا ببینید مال کدام تان گنده تر است ما انسان های بیگانه از حق می توانیم کمی لبخند بزنیم و نفسی از سر رهایی بکشیم!

______________

پی نوشت: این مطلب را چندی پیش در واکنش به حرف های سید علی خامنه ای نوشته بودم ولی فراموش کرده بودم آن را منتشر کنم!

۱ دیدگاه »

  1. بنام یزدان بخشاینده‌ی مهربان

    خامنه ای و هر ستمگر دیکتاتوری مثل اگر پیشوای عادل باشند باید در باغ عدالت را گل بگیریم!

    اما در مورد بی‌عدالتی خداوند و چیزی که در او نیست!

    یک استدلال ساده
    (فرض می کنیم خدا هست) به نظر شما کسی که عادل باشد می تواند ستم کند یا با ستمگر همکار باشد؟
    اگر همه کارهای انجام شده در جهان را کارهای مشترک خدا بدانیم
    پس بنابراین باید کارهای عادلانه مردمان عادل و دادگر را هم با مشارکت خداوند مهربان بدانیم!
    در حالی که این اصلا منطقی نیست که یک شخص هم عادل باشد و هم در عدالت کمک کند و هم ظالم باشد و در ظلم کمک کند!!
    مگر اینکه نه عادل باشد و نه ظالم !
    یعنی بی طرف باشد!
    در حالی که همین بی طرفی خودش تایید ظلم و حمایت نکردن از ظلم است و چنین شخصی کاملا ظالم است
    چه اینکه فرض کنیم این شخص ادعا هم می کند که آفریدگار و سازنده و نگهدارنده و مدیر همه چیز است و قدرتش در همه نافذ است!
    پس خدا عادل است یا ظالم و اگر پیشوایی برای مردم تعیین کند که آبرو و معرف او باشد باید بی طرف یا ظالم یا عادل باشد یا چیز دیگری !!؟
    دوما
    مگر ما انسانها نیستیم که در طبیعت گند می زنیم و تاثیر می گذاریم ؟
    مگر غیر از ما انسانها کس دیگری هم به ما ستم می کند (مثلا ستمگری حیوانات وحشی جنگل!)
    پس خدا ظالم نیست
    ما ظالم هستیم
    نباید اشتباه خود را بر گردن خدا قرار بدهیم و خود را مظلوم نشان دهیم
    اتفاقاتی مثل مرگ و بیماری هم خوب حکمتهایی دارند مثلا اگر مرگ نبود که زمین می ترکید و انسانها از وجود هم خسته و متنفر می شدند و اگر کسی ستم نمی کرد ستم او همیشه باپرجا بود و کلا حیات در زمین از بین می رفت
    پس مرگ را خداوند برای زیستن قرار داده است!
    یا بیماری که بی تردید عاملی دارد مثل ویروس یا عواملی مثل برخورد اجسام یا حرکات غلط و زد و خوردهای مخلوقات باهم و دلایل دیگر
    ما در حدیث داریم که خداوند به وسیله ی بیماری گناهان بنده مومنش را از بین می برد.
    پس خداوند برای بنده مومنش بیماری را به چیز خوبی تبدیل کرده است
    برای کافر هم صد در صد سودهایی دارد
    و خداوند دشمنی شخصی با کسی ندارد چون اگر داشته باشد پس او ظالم است و شایسته بندگی و اطاعت را ندارد چون ما را هم به ستمگری و ویرانی دعوت می کند و این برخلاف ذات او هست که آفریدگار است
    صفت ظلم تنها به پیشانی خدایان می چسبد نه خدای یکتای زیبای مهربان (و البته جدی!)

    دیدگاه توسط Mahdi — 2010/12/25 @ 16:56 | پاسخ


RSS feed for comments on this post. TrackBack URI

برای Mahdi پاسخی بگذارید لغو پاسخ

وب‌نوشت روی WordPress.com.